شوخی با مرگِ هادی عامل | چرا صداوسیما اینقدر نچسب است؟
رویداد ۲۴ | فرشید غضنفرپور: بیشتر به یک تصفیه حساب شخصی میماند تا یک شوخی تلویزیونی در یک تالک شوی مفرح. سازندگان برنامه «جعبه سیاه» بالاخره موفق شدند همزمن با دیده شدن در شبکههای اجتماعی، فرمول اینکه چطور میشود حال یکنفر را در یک برنامه تلویزیونی گرفت را هم کشف کنند!
اعلامیه مرگش را چاپ کنید و به همراه یک کفن درون یک جعبه بگذارید و بگویید: آیندتون داخل این جعبه است، در جعبه رو باز کنید!
بعد یک نمای بسته از صورت وا رفته و متعجبش بگیرید و بگویید منظورمان این بود که وقتی آخرشه اینه، پس چرا اونجوریایم؟!
شوخی کفن و اعلامیه، آنچنان که نویسندگان برنامه طراحی کردند که البته مشخص نیست چه انتظاری داشتهاند در نیامد و به مهمان برنامه برخورد، یکی از بدترین سناریوهایی که ممکن است در یک برنامه طنز پیش بیاید.
البته هادی عامل گزارشگر شناخته شده کشتی، در این برنامه مهمان محجوبی است و ناراحتیاش را مودبانه ابراز میکند: «کار قشنگی نبود، من خوشم نیامد»
مجری که متوجه ناراحتی شدید هادی عامل شده ابتدا تلاش میکند با جملاتی مثل «همینو میخواستین؟ بی سلیقهها» خطاب به عوامل پشت صحنه ماجرای ناراحتی مهمان را به حاشیه ببرد، اما مشخصا در این کار هم موفق نیست.
هادی عامل در جملات کوتاهی که مورد استقبال کاربران شبکههای اجتماعی هم قرار گرفت خطاب به مجری برنامه گفت: «کفن رو به کسانی بدید که حق و ناحق میکنند و حقوق مردم را پایمال میکنن»
این خلاصه و بریده یک برنامه تلویزیونی است که ماهها است از شبکه افق پخش میشود و تا پیش از وایرال شدن این بخش حداقل در شبکههای اجتماعی واکنش چندانی نسبت به این برنامه دیده نشده بود.
یعنی یک تالک شوی کاملا بی سر و صدا که در پایان هر فصل به دلیل آنچه «استقبال مخاطبان» خوانده شده تمدید میشود.
روزنامه جام جم در شماره ۶۷۴۷ خود منتشر شده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ گفتوگویی با کارگردان این مجموعه تلویزیونی انجام داده.
محمدهادی خفاجی، کارگردان تالک شوی جعبه سیاه به جام جم گفته است: «با توجه به اینکه حال و هوای طنز دارد سعی کردهایم که در آن رعایت اخلاق را بکنیم و همچنین به سبک زندگی تربیتی هم بپردازیم که برای مخاطبان این برنامه و هم خود میهمانان مفید باشد. جعبه سیاه در واقع برنامهای است با آیتمهای شاد و طنز که سرگذشت زندگی میهمانان برنامه را به نوعی روایت میکند و همین امر باعث جذابیت این برنامه شده است.»
خفاجی در ادامه درباره انتخاب مجری هم صحبت کرده و گفته است: «برای اجرای برنامه از یک مجریای استفاده کردیم که چندان معروف و سلبریتی نبود و در رادیو اجرا داشت و برخی از برنامههای نمایشی را در شبکه نسیم سیما اجرا کرده بود. درواقع ما از ظرفیت چهرهنبودنش استفاده کردیم، چهرهای که برای مخاطب هم تازگی داشت و خیلی پویا، شوخ و بیپروا باانرژی و پرتحرک اجرا کرد»
هادی عامل گزارشگر کشتی درباره این ویدئو در یک پیام ویدئویی گفت: «من خیلی ناراحت شدم و به آنها گفتم کار قشنگی نیست این قسمت را پخش نکنید. به من قول دادند که این قسمت را پخش نکنند، اما به قولشان هم عمل نکردند و پخش کردند، این کار بی اخلاقی و بی معرفتی بود، دل من را شکستند خدا دلشان را بشکند»
سیاوش صفاریان پور مجری سابق تلویزیون و برنامه ساز در واکنش به برنامه جعبه سیاه و آنچه برای هادی عامل رخ داده نوشته است: «در زندگی چیزی مزخرفتر از این صحنه روی آنتن تلویزیون ندیدهام! برای برنامهساز و مدیر پخش و مدیر گروه که مجوز پخش این افتضاحِ کجسلیقه را امضا کردهاند متاسفم!»
دستِ خالی تلویزیون
به نظر میرسد گروههای تولید صداوسیما در سالهای اخیر، کارشان را راحت کردهاند، دیگر از ایده پردازیهای خلاقانه و حتی کپی کاریهای آبرومند از «تالک شو»های خارجی هم خبری نیست. یک نفر آدم معروفِ استاندارد (که حتی الامکان فردا برای نظام شاخ نشود) دعوت میکنیم و یک مجری گمنام (که اگر بخواهد هم نتواند به صف مجری – سلبریتیهای حاشیه ساز بپیوندد و در یکی از بزنگاههای احتمالی برای نظام شاخ بشود) جلوی مهمان برنامه مینشانیم تا گفتوگو کنند، شاخص اینکه برنامه چقدر دیده شده و چقدر محبوب بوده هم بریدههای گفتوگو است که در شبکه فیلتر شده اینستاگرام دست به دست میشود.
حالا باید پرسید، تلویزیونی که زمانی برنامههای طنزش خیابانها را خلوت میکرد چگونه به جایی رسیده که آنقدر دست خالی بماند تا مجبور بشود به مدد لوس بازیهای مجری استانداردش، با کفن و اعلامیه مرگ آدمها شوخی کند و بعد هم گویا علیرغم قول و قراری که با مهمان برنامه گذاشتهاند این قسمت را منتشر کنند!
مدیران جوان موسوم به انقلابی هنگامی که سرمست از حمایتهای سیاسی و محفلی پروژه سلبریتی زدایی را از صداوسیما آغاز کردند و به خانه تکانی جام جم رفتند تصور میکردند که درد و خون ریزی این جراحی لازم و البته لذت بخش در یک پروسه نهایتا یکی دو ساله به اتمام میرسد؛ «پول دست ما است، آنتن زنده و مرده دست ما است و اینها یا به ساز خودمان میرقصند یا جایشان را به رفقای محفلی خودمان میدهند»
موضوع، اما خوش رقصی مجری - سلبریتیهای باقیمانده و یا جا افتادن برنامه سیدخندان محمدرضا شهبازی و آنتن گرفتن تالک شوهای طنز بیمزه نیست. موضوع همینقدر ساده و البته برای مدیران سیما تلخ است؛ جاده پیچیده و مدیران سوپرانقلابی تلویزیون نپیچیدهاند! تلویزیون ساترا را علَم کرد تا جلوی رشد شبکههای نمایش خانگی را بگیرد، از فیلترینگ دفاع کرد تا جلوی برنامه سازیهای فردی شهروندان در اینستاگرام و یوتویب را بگیرد و همزمان پا روی گلوی سرمایههایی که این سالها جمع کرده بود گذاشت و کرکره اندک برنامههای پربینندهاش را بدون آنکه نیازی بداند به مردم توضیحی بدهد پایین کشید.
اما جادهای که پیچید راهش را به کجا باز کرد؟ حالا یک دختر روستایی با یک موبایل بینندگانی بیشتر از برنامههای یک سازمان ۴۸ هزار نفری میسازد. طنزپرداز اینستاگرامی «مهیار حسن» با رعایت تمام استانداردهای خانواده ایرانی، بدون کوچکترین استفاده از ادبیات و متلکهای جنسی، طنزهایی با بازدید میلیونی میسازد و یک پسر معلول در شوی یوتیوبی خود تندترین شوخیها را با وضع جسمی خودش و با هر سوژهای که از مهمانهایش داشته باشد انجام میدهد معمولا همه میخندند و به کسی هم بر نمیخورد.
اینها و صدها ایرانی دیگر نه رسالتی برای تربیت کل جامعه و بشریت بر گردن خود حس میکنند و نه تنگ نظریها و تحدیدهای مدیران سوپرانقلابی توانسته جلوی خلاقیتشان را بگیرد. مردم را میخندانند، پول در میآورند و حواسشان هم هست دل کسی را نشکنند.
کاری که گروههای برنامه سازی و نور چشمیهای سوپرانقلابی حتی از نزدیک شدن به آن هم عاجزند.
به قول هادی عامل این کفن را هم بدهید به همان کسانی که در این سالها بودجه عمومی را خرج سازمانی با ۴۸ هزار نفر پرسنل و این خروجیهای ضعیف کردهاند.
دقیقا بخاطر مجری ( نمیشناختم مجری رو ) و فضای برنامه ادامه دیدین رو تحمل نکردم و کلا خاموش کردم.
و این قبل از ماجرای رخ داده در برنامه بود.
( از کارمندان و فعال حوزه برنامه سازی که چند سالی است موفق به کاری درسازمان نیستم )
بزرگترین دانشگاه کشور را داده اند دست یک عده بی شعور!
یک مشت آدم بی سواد بی تربیت لوس پر رو از خود راضی و نفهم هستند. خاک بر سرتان با این برنامه هایتان
آبروی ایران رو بردن ، حتی تو شبکه های عرب زبان هم دارن نشون میدن و مسخره میکنن
چیزی که در این ۴۵ سال ندیدیم
اهانت از این بیشتر
کودک ده ساله ایرانی به جناب رئیسی میگوید مگر من از این سرزمین حقی ندارم که پدرم باید برای درمان بیماری من خانه بفروشد و رئیسی میگوید عمر دست خداست اما برای کودکان غزه گریه میکرد
هر پنج شنبه وقتی به سر مزار مادرم میروم، گویی به پارک میروم. از بس آدم ها زیاد هستند و همه عزیزی از دست داده اند از کودک فوت شده زیاد تا سرپرست خانواده جوان
این آقایان فقط یکبار از خود بپرسند ، این همه معادن لیتیوم و اورانیوم و زغال سنگ و ... برای چه خلق شده اند ؟ اینها را که ما درست نکرده ایم خدا خلق کرده. چرا خلق کرده ؟ برای اینکه بمیریم و یا با آنها لوازم زندگی بسازیم و این کره حیات را آباد کنیم؟
تو ایران خیلی از جوانان بخاطر نداشتن خانه نمیتوانند ازدواج کنند و مدرسه و یا خیلی از چیزهایی که به زنده ماندن آدمی کمک میکنند مثل بیمارستان نداریم ، آنوقت برای حرم امام خمینی بودجه ۴۰۰ میلیاردی هر ساله میگذارند، برای امامزاده صومعه سرا بودجه ۱۶۰ میلیاردی ، ساخت ۱۰۰ حوزه علمیه در ۱۰۰ کشور جهان و نیز بودجه کل نوسازی مدارس استان آذربایجان شرقی رو برداشتند و در جنگل دارن برای رئیسی قدمگاه و حرم میسازند در حالی که پایین همان کوه بچه ها در سرما مدرسه ندارند و در داخل کانتینر درس میخوانند.
اگر به معدن طبس رسیدگی میشد ، اگر جاده و خودروی استاندارد وجود داشت این همه تصادف نمیشد و ...
چقدر مردن در ایران در ۴۵ سال گذشته ارزان و زندگی گران شده. که اگر غیر این بود الان جمعیت ۱۵۰ میلیونی داشتیم و براحتی افغانی و ... را به عنوان جمعیت نمی پذیرفتیم
حرام است حقوقی که برای مردم ایران مرگ و برای کشورهای بیگانه لبنان و .... از زندگی میگوید
برای ایرانیها که میرسد نه ارزش زندگی میگذارند و نه احترام به مرده شان ، اما برای غریبه ها هم حق زندگی میدهند و هم عزا اعلام میکنند و گل میزنند و خیابان بنام میکنند
لعنت خدا بر وطن فروشان با نقاب دین
به آقایونی که معادن و کارخانه ها و دارایی مردم رو بالا میکشند بجای کشش ندید گفتن کفن هدیه میدادید
به لبنانی هایی که براشون ۲۰۰ هزار خونه ساختید کفن هدیه میدادید
به اون تایلندی هایی که برای شیعه شدن ۳۵ سکه گرفتند کفن هدیه میدادید
به ۲۴ نهادی که هزاران هزاران میلیارد بهشون بودجه مفت ریخته شده و تصویرش در خبرگزاری ها اومده ، از تقریب مذاهب و جامعه المصطفی و حوزه های علمیه و ... کفن هدیه میدادید
به جناب علم الهدی که ماهیانه ده میلیارد از موقوفات میگیره و پسرش جنگلهای شمال رو صاحب شده تا مجتمع گردشگری بسازه و خودش میگه گوهرشاد مادام العمر باید برای من باشه ، کفن هدیه میدادید
به جناب دری نجف آبادی که به مردم میگه چرا حقوق میخواهید اما برای لبنانی ها میگه هفته ای ۳ هزار میلیارد پول میدیم ، کفن هدیه میدادید
به آقازاده های باستی هیلزنشین داخلی و هکتورهای دبی نشین و پاناما درست کن در خارجتون کفن هدیه میدادید
به خاوریها و اختلاس کنندگان چای دبش و جناب صدیقی ازگل کفن هدیه میدادید
و ...
و بهشون میگفتید آخرش اینه. چرا مرگ رو فقط برای مردم بدبخت یارانه بگیر میخواهید و زندگی رو برای کاسبان نقابدار دین؟
مثل تقریب مذاهب ، بنیاد مصباح ، جامعه المصطفی و حوزه آفریقای جنوبی.
اینها کدام مشکل فرهنگی ما را حل کرده اند که بنام بودجه فرهنگی از ما مردم و از مالیات من مادرمرده مالیات ارث نگرفته ، میگیرند
مشکل ازدواج و طلاق را حل کرده اند؟ مشکل بیکاری و تورم و فقر و ... را حل کرده اند
خدا اخرتشان را نابود کند و بی کفن دفن شوند الهی
چرا برای لبنانی ها کفن نمیخواهید
زلزله در خوی آمده بود هیچ کمکی نمیرسید و در سوریه، آستان قدس کباب به آنها میداد.
چرا فقط کفن را برای مردم ایران میخواهید
جناب میرباقری میگوید نیمی از مردم جهان هم بمیرند ایراد ندارد و سیستم هم بجای ایحاد بستر زندگی و رفاه و آرامش برای مردم ، تماما از مرگ میگوید و رسانه مثلا ملی امید به زندگی به مردم فلسطین میدهد و از مرگ برای جامعه ایرانی میگوید و جامعه کاملا ابزار مرگ را می بیند اما کدام امام معصوم چنین روشی در پیش گرفت
امام علی ع نمیتوانست به فقرایی که کمک میکرد بگوید فقر را تحمل کنید آخرش مرگ است؟
امام حسین شب شهادت وقتی به یاران خود گفت بروید ، نمی توانست بگوید بیایید همه برویم بمیریم؟
امام رضا نمیتوانست بجای اینکه این همه راه را از مدینه تا مرو بخاطر زنده ماندن مردم بیاید ، بگوید چرا باید به غربت بروم همه خواهند مرد؟
واقعا نه مسئولان ما و نه عوامل این برنامه نمیدانند مفهوم زندگی و مفهموم مرگ چیست.
در دادگاه ، حق و ارث شرعی پدرم را یکی از اقوام وکیل به کمک خود دادگاه بالا کشید ، پول یک عمر زحمت پدرم را و وقتی اعتراض کردیم گفتند خانم غصه مال دنیا را نخور همه میمیریم
اگر حق الناس و حق حیات غلط است چرا خدا حق الناس را گذاشته است خب من هم بروم وارد خانه کسی بشوم و همه چیزش را بردارم و توهین کنم و بگم غصه نخور ، همه آخرش میمیرم
وای از جاهلانی که به دین اینگونه ضربه میزنند
بیچاره خجالت میکشند بلند بگویند مردم ایران چرا هر کاری میکنیم نمی میرید؟
فقر ، کمبود دارو ، خودروی بی کیفیت ، جاده نامناسب ، نبود پزشک و متخصص ، بی آبی ، اعتیاد و کرونا و اسیدپاشی و سیل و زلزله و گاز مدارس و آتش سوزی و ساختمانهای فرسوده و بیماریهای اعصاب و قبوض و ناکارآمدی مسئولان و هزاران روش را در این ۴۵ سال امتحان کرده اند که کشور و دارایی مردم برای خودشان و برای مردن لبنان و فلسطین و یمن و عراق شود و بگویند اینجا ارث پدری ماست و خانه و زندگی و نفت و همه چیز این مملکت مال ماست
حرف و عملشان فقط یک چیز را میگوید، مردم چرا نمی میمیرید؟ هر کشوری بود مردمش فقط با یکی از این بلاها خیلی وقت پیش نسلشان کنده شده بود
این نوع فرهنگ و هویت بیگانه هایی است که بر سرزمین ما چیره شده اند
این دنیا تمام میشود کسی که اعتقاد به کفن و آخرت داشته باشد از خدا میترسد و ظلم نمیکند و دزدی و اختلاس نمیکند
امیدوارم خدا از اخرتشان نگذرد
وقتی من میبینم در سایتهای دیگر به نظراتم اهمیت داده نمیشود و به نظر مردم ارزش نمی گذارند خب چرا باید آن سایت را دنبال کنم. وقتی میبینم در بین این همه سایت خبری ، رویداد ۲۴ به نظرات مردم عادی و اکثریت جامعه اهمیت میدهد خب اینجا را انتخاب میکنم اگر اینجا هم اهمیت ندهد خب قطعا کنار میزنم
صدا و سیما هم همینگونه است وقتی صدا و حرف ۸۰ درصد جامعه را نمیزند چرا باید به چنین برنامه هایی رفت ؟
کار عوامل خب معلوم است اهانت بوده ولی خود میهمانان هم مقصر هستند
الان ۴۱ سالمه ، با بهترین مدرک ۱۴ سال است کار درست و دائمی ندارم و خانه نشینم و از همان درآمد بازنشستگی پدر شیمیایی بدون سهمیه ای روزگار میگذرانم
در این ۴۱ سال عمرم ، برای من جوان حکومت چه کرده؟ برای ازدواجم کمک کرده که خیر. برای مسکن داشتنم کمک کرده که خیر ، برای درامد داشتنم کمک کرده که خیر
هر چه پدر بیمارم و مادر مرحومم جمع کرده بودند را مدعیان دینداری بردند.
وقتی پدرم در جنگ بود و مجروح و نمیدانستیم زنده است یا خیر ، حقوق نداشتیم و مادرم بسختی روزگار میگذراند همان مادری که بخاطر جنگ و شرایط پدرم سختی کشید. کسی نپرسید حالتان چطور است چیزی لازم دارید بچه کیف و کفش داری؟ غذا دارید؟ اما در مدرسه ما را به صف میکردند تا برای مردم مظلوم فلسطین راهپیمایی کنیم
حالا بزرگ شده ایم و بخاطر درس خواندن تا مرز نابینایی رفتم اما هیچ مسئولی نمی پرسد جوان کار داری ، جوان مشکل ازدواج و اشتغال داری
مدرسه می رفتیم فلسطین ، دانشگاه می رفتیم فلسطین. حالا هم میگویند چرا نمی میمیرید؟
صدا و سیمایی که با پول و مالیات و حق من ایرانی میچرخد به مردم ایران کفت میدهد و برای فلسطینی ها جشن برگزار میکند؟ همان فلسطینی هایی که در بهترین بیمارستانهای ایران رایگان درمان میشوند اما پدر گاز اعصاب خورده من با اینکه حق بیمه میپردازد باید برای یک آزمایش نزدیک یک میلیون بدهد. همان فلسطینی هایی که قبل از جنگشان مصرف سرانه گوشت برای آنها ۹۷ کیلو در سال و برای ایرانیها ۳ کیلو در سال بود. همان فلسطینی هایی که ۴۵ سال است ماهیانه از ایران حقوق میگیرند و مثل لبنان خانه هایشان را ایران میسازد و وسایلشان را ایران میخرد؟ اما من جوان ایرانی هیچ حقی از کشورم ندارم بماند که نزدیک ۳۰ میلیارد ارث شرعی و قانونی که به پدر و مادرم رسیده بود را مدعیان دین بردند و باز از ما مالیات گرفتند
این چه دین و رسم و آیینی است که حق را میگیرند و میگویند بفکر آخرتت و مرگ باش ولی به لبنان و فلسطین که میرسد باید برای دنیا و رفاه آنها ۴۵ سال تلاش کنیم
هیچ چیز در این ۴۱ سال عمرم جز رنج ندیدم آن از کودکی ام که با جنگ و بی پدری بود این هم از جوانیمان که میگویند کی میمیرید
جوان ۳۰ ساله آمریکایی میگوید بیش از ۱۰۰ کشور جهان را گشته ام و من جوان ایرانی میگویم فقط درد و رنج دیده ام. در حالی که تنها دو کشور در جهان ۷ درصد منابع را در اختیار دارند ایران و آمریکا.
خدا اخرتتان را نابود کند و کاری که با ما کردید خدا با اخرتتان بکند الهی خیر از اخرتتان نبینید
معلوم نیس کدوم گوریه